لات بمیری سامورایی!
نمیدونم کی هستی ولی تو اون مردی که زخم میخوری ولی زخم نمیزنی...
پات که برسه وسط میدون، دشمن لرزه میگیره، رفیق نفس راحت میکشه.
هرکی از نامردی نوحه میخونه، از معرفت تو شعر میسازه.
چاقوی نامردا پیشت کند میشه، دست مرامت تیغه!
قسم به خاک پای بی کفشت، که غم رو حریف میشی و نامردو زمینگیر!
تو مثل شمشیر سامورایی، تیزی ولی بیخون، حرمت داری، معرفت داری، گردن کلفتی ولی بینامردی!
لات بمیری سامورایی، که دله رفقا به بودنت قرصه، دشمنا به اسمت وا میرن!
روزی صد بار باید برات کلاه از سر برداشت و گفت:
دمت گرم!
نامردی، جلو مردونگیت لنگ انداخته!